به گزارش سرویس علمی فرهنگی مرکز خبر حوزه یکی از نزدیکان آیتالله شوشتری به نام آقای ابوالقاسم اعتبار درباره سلوک علمی ایشان میگوید: در مدتی که با ایشان همراه و مأنوس بودم، حتی یکبار ندیدم اوقات خود را بیهوده بگذراند. بلکه همواره مشغول تحقیق یا نوشتن و یا خواندن قرآن بودند.
روزی اول صبح نزد معظم له رفتم. درحالیکه در حیاط قدم میزد. این حدیث را زمزمه میکردند؛ «فی حلالها حساب و فی حرامها عقاب...» و متوجه شدم «کمدی» را که به عنوان هدیه برای او آورده بودند و آن را بیش از حد نیاز خود میدیدند، همان روز عصر به کسی که واقعاً مستحق بود بخشید.
در چند سال اخیر که حال این بزرگوار نا مساعد بود، و تقریبا قدرت کار علمی از ایشان سلب شده بود و فقط به تصحیح مشغول بودند. در اوج ضعف از بستر بر میخاستند و مشغول کار می شدند. وقتی به ایشان عرض کردم آقا اگر نمیتوانید، استراحت کنید، میگفتند: استراحت من در همین است.
آیتالله معرفت میگفت؛ با کمال تعجب شاهد بودم که ایشان حتی نمازشب را با مساعدت دیگران ایستاده میخواندند و در آن شرایط سخت بیماری از نماز شب دست نمیکشید.
دل این مرد را بشکنی، چه جوابی به خدا داری؟
دکتر محمد علی شیخ، فرزند علامه محمدتقی شوشتری میگوید: یکی از ارادتمندان ایشان که پیشهوری کم بضاعت بود، برای ضیافت شامی، ایشان را به خانهاش دعوت کرد. میزبان، غذایش ساده بود و ظرفهایش چندان تمیز نبود. از این رو با کراهت غذا میخوردم، ایشان متوجه رفتار من شدند. وقتی صاحبخانه برای آوردن ظرف آب از اتاق بیرون رفت، ضربه ای بر پشت شانه من نواختند و گفتند: مگر از خدا نمیترسی و شرم نداری که اینچنین رفتار میکنی؛ نمیدانی این مرد هر چه در توان داشته دریغ نکرده، اگر دل این مرد را بشکنی چه جوابی به درگاه خدا داری؟
باید از حالا طوری نشان دهی که بهترین غذا را داری میخوری.
مردان علم در میدان عمل ج7